نیِ شکسته

نیِ شکسته

 

با این دلِ ماتم زده آواز چه سازم

بشکسته نی ام بی لبِِ دم ساز چه سازم

در کُنجِ قفس می کُشدم حسرتِ پرواز

با بال و پَرِ سوخته پرواز چه سازم

گفتم که دل از مِهرِ تو برگیرم و هیهات

با این همه افسونگری و ناز چه سازم

خونابه شد آن دل که نهانگاهِ غمت بود

از پرده درافتد اگر این راز چه سازم

گیرم که نهان برکِشم این آهِ جگر سوز
با اشکِ تو ای دیدة غمّار چه سازم

تارِ دلِ من چشمة الحانِ خدایی ست

از دستِ تو ای زخمة ناساز چه سازم

سازِ غزلِ سایه به دامانِ تو خوش بود
دور از تو منِ دل شده آواز چه سازم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد